|
||
|
يار دبستاني من
با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه مني
حك شده اسم من و تو
بر تن اين تخته سياه
تركه بيداد و ستم
مونده هنوز رو تن ما
دشت بي فرهنگي ما
هرزه تموم علفهاش
خوب اگه خوب بد اگه بد
مرده دلهاي آدمهاش
دست من و تو بايد اين
پرده ها رو پاره كنه
كي ميتونه جز من و تو
درد ما رو چاره كنه
يار دبستاني من
با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه مني
شبي
شبي كه آسمان
پر از تلاوت نامت بود
و ترنم الماس اشك ها
سرمه ي سبز خواب مرا ميسترد
كهكشاني پرنده
از آبي ترين كرانه هاي حيات گذشتند
تا مردي را كه هفت پشت عشق
از مهتاب پيشانيش
ظهور مي كرد به تماشا بنشينند
و در حضور آن كرامت آبي
شاعري تمام دلتنگي هايش را به شانه هاي زخمي باد سپرد
و تو آرام آرام مي رفتي تا جايي كه رد پايت در انتهاي رؤياهايم گم شد
22600
خيال نكن نباشي
خيال نكن نباشي
بدون تو ميميرم
گفته بودم عاشقم
حرفمو پس ميگيرم
خيال نكن نموني
كارم ديگه تمومه
ليلي فقط تو قصه ست
جنون ديگه كدومه
كي ميگه تو نباشي
ستاره بي فروغه
بذار همه بدونن
كه عاشقي دروغه
22500
مكالمه اي كوتاه با 162
خيلي قشنگ و واضح و روشن به آدم طوري جواب ميدن كه همه ي ابهامات برطرف ميشه و اينهم يك نمونه:
داداش كوچولوم : الو سلام آقا . ببخشيد اين فيلم هري پاتر كه قراره جمعه ساعت دوازده و نيم از شبكه دو پخش بشه ....
آقاهه : چي ؟ دوباره بگين لطفا !
داداش كوچولوم : فيلم هري پاتر جمعه ساعت دوازده و نيم شبكه دو ...
آقاهه : خب !
داداش كوچولوم : ميشه بفرماييد تكرارشو كي ميده ؟
آقاهه : هري پاتر ؟
داداش كوچولوم : بله
آقاهه : فيلم خارجيه ؟!
داداش كوچولوم : بله ( نخيرعقل كل ! فيلم اصيل ايرانيه با اون اسمش ! )
آقاهه : شبكه دو ؟
داداش كوچولوم : بله
آقاهه : ساعت دوازده و نيم ؟
داداش كوچولوم : بله !
آقاهه : ميشه دوباره از اول بگين ؟
داداش كوچولوي(بدبخت) م : فيلم هري پاتر جمعه ساعت دوازده و نيم شبكه دو ...
آقاهه : وا ! خب آقا كوچولو همون موقع نگاه كنين ديگه ! دنگ ! ( صداي فرود گوشي تلفن ! )
جان ؟!!!!!! مرحمت عالي زياد ! خيلي لطف فرمودين ! خسته نشيد يه وقت تو رو خدا !
مردي الاغش را گم كرده بود در شهر دنبالش ميگشت و خدا را شكر ميكرد। شخصي ازش پرسيد حالا كه الاغت گم شده چرا شكر هم مي كني؟
مرد گفت: براي اينكه من روي خر نبودم وگرنه امروز چهارمين روزي بود كه گم شده بودم!!!!
!
سربازي هنگام پريدن با چتر از هواپيما از فرماندهش پرسيد: (قربان! اگر چتر باز نشد چه ميشود؟)
فرمانده در كمال خونسردي گفت: ( هيچي جانم قبل از همه تو به زمين ميرسي!!! )
!
پسر رو به پدرش ميكنه و ميگه: بابا ميشه خواهش كنم برام يك طبل كوچيك بخري؟ پدر : نه پسرم صداي طبل مانع آسايش ما و همسايه ها ميشود!
پسر: بابا جون قول ميدم وقتي طبل بزنم كه شما و همسايه ها همه خوابيدن!!!
:توجه
فرمائيد
خانه
-
پست الكترونيكي
-
نوشته هاي پيشين
-
وبلاگ تصويري سحر وب
-
جستجو در
ياهو
-
با تشكر از
گوگل
:منشور وبلاگ من
يادم
باشد
حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم تا دل كسي بلرزد
راهي نروم
كه بيراه باشد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد
كه روز و روزگار
خوش است
همه چيز رو به راه بر وفق مراد است و
خوب
تنها
تنها دل ما دل
نيست
آره .....
سحر ,
سحروب ,
سحروبز
,
سحركلام
,
sahar ,
saharweb
,
saharwebs,
sahar web
,
sahar webs
--------------------------------------------------------------------------------
Home
-
Email -
Comments -
Gallery Picture -
Saharwebs Pictures Album
-
Googel
اگر
نظري پيامي و يا حرف و صحبتي با من داريد پائين را كليك
كنيد
Questions or
comments should be sent to Sahar_webs@Yahoo.com