|
||
|
يک سال گذشت!؟
درست يک سال پيش در چنين روزهائي توي وبلاگ زن رشتي نوشته بود:
انا لله و انا اليه راجعون
اين متن رو آزيتا يكشنبه، 15 دى، 1381 گذاشته بود وبلاگش
مرگ در ميان درختان سيب
برگهای درخت سيب در آسمان ثابت ماندند، ماه خيره میتافت و من ديگر نمیتوانستم پایم را از پله بالا ببرم. من اين انقباض و سخت شدن را در همهی عمرم «مرگ در ميان درختان سيب» نام میگذارم. حلقهی حيات من ازدسترسم دور بود. گفتم:
نمیتوانم از اين مانع غير قابل فهم رد شوم، و ديگران رد شدند. اما، ما محكوميمم. همهمان و اين درختهای سيباند، درخت كوتاه نشدنی كه ما را محكوم كردهاند و ما نمیتوانيم از آنها رد شويم.
از شكنجهها و ويرانگریهای زندگی يكی همين است:
دوستان ما فرصت نمیيابند قصهی خود را تا به آخر بگويند.
يک سال گذشت!؟ توي اين يک سال نه آفتاب دلش آمدم طلوع نکنه و نه ماه دلش خواست توي افق خودش براي هميشه غروب کنه!
:توجه
فرمائيد
خانه
-
پست الكترونيكي
-
نوشته هاي پيشين
-
وبلاگ تصويري سحر وب
-
جستجو در
ياهو
-
با تشكر از
گوگل
:منشور وبلاگ من
يادم
باشد
حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم تا دل كسي بلرزد
راهي نروم
كه بيراه باشد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد
كه روز و روزگار
خوش است
همه چيز رو به راه بر وفق مراد است و
خوب
تنها
تنها دل ما دل
نيست
آره .....
سحر ,
سحروب ,
سحروبز
,
سحركلام
,
sahar ,
saharweb
,
saharwebs,
sahar web
,
sahar webs
--------------------------------------------------------------------------------
Home
-
Email -
Comments -
Gallery Picture -
Saharwebs Pictures Album
-
Googel
اگر
نظري پيامي و يا حرف و صحبتي با من داريد پائين را كليك
كنيد
Questions or
comments should be sent to Sahar_webs@Yahoo.com