تقصيرو مقصر!!!هيچ وقت من اشتباه نمي كنم! هميشه اين تو هستي كه اشتباه مي كني! من عقل كلم!!!
حتما تا حالا اين نوع حرفها را از زبان داداش كوچولو و خواهر كوچولوتون شنيديد؟!!!
وقت كه يك چيزي تو خونه خراب شده و يا يكي از بچه ها بازي را خراب كرده!!!
... اما بعضي وقت ها ميشه نظير اين جملات را از زبان سياست مداران و بزرگانمردان كشورهاي مختلف هم شنيد كه، تمام كمي و كاستي هاي كشورشان را به ديگر دول خارجي ربط ميدن و آنها را مقصر نشان ميدن.
-چرا هميشه دنبال مقصر ميگرديم و قبول نمي كنيم كه خودمان مقصريم؟
- چرا هميشه اين ديگرانن كه اشتباه مي كنن و مقصرند؟
روزهاي تند و تند پشت سر هم ميان و ميرن اما هنوز هم كه هنوزه نتوانستم خودم را جمع و جور كنم
آواره اي شدم كه آشيانش را با دستهاي خودش خراب كرده و آشيانه جديدش را همچون قفسي زرين بد جائي آويزان كرده...
Darling I'm Killed
I'm in a Puddle on The Floor
Waiting for You
To Return
Oh What a Thrill
Fascinations Galore
How You Tease
How You Leave me to Burn
It's so Deadly, my Dear
The Power of Having You Near
Until That Day
Until The World Falls Away
Until You Say
There'll be no More Good-Byes
I See it in Your Eyes
Tomorrow Never Dies
Darling You've Won
It's no Fun
Martinis,Girls and Guns
It's Murder on our Love Affair
But You Bet Your Life
Every Night
While Your Chasing
The Morning Light
You'r Not The Only Spy
Out There
It's so Deadly,My Dear
The Power of Having You Near
Until That Day
Until The World Falls Away
Until You Say
There'll be no More Good-Byes
I See it in Your Eyes
Tomorrow Never Dies
وقتي تو نيستي
نه هست هاي ما چونان كه بايدن نبايدها
مثل هميشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض مي خوانم
عمريست لبخند هاي لاور خود را در دل ذخيره ميكنم
باشد براي روز مبادا
اما در صفحه هاي تقويم روزي به نام روز مبادا نيست
آن روز هر چه باشد روزي شبيه ديروز روزي شبيه فردا روزي درست مثل همين روز هاي ماست
اما كسي چه ميداند شايد امروز نيز روز مبادا باشد
وقتي تو نيستي
نه هست هاي ما چونان كه بايدن نبايدها
هر روز بي تو روز مباداست
---
آينه ها در چشم ما چه جاذبه اي دارند
آينه ها كه در حد ديدارند
ديدارهاي كوتاه
از پشت هفت ديوار
ديوارهاي صاف
ديوارهاي شيشه اي شفاف
ديوارهاي تو
ديوارهاي من
ديوارهاي فاصله بسيارند
آه ديوارهاي تو همه آينه اند
آينه هاي من همه ديوارند
---
براي اين چند روزي كه نبودم هيچ توجيهي ندارم جز اينكه بگويم به هيچ وجه امكان دسترسي به اينترنت را نداشتم . اين مدت دلم براي همه تنگ شده بود براي همه ... اگر بگويم به اين شعر بيشتر از هزار بار گوش دادم دروغ نگفتم.
شكر خدا !!! اين روزها خبرهاي داغ آنقدر زياد هست كه اين غيبت چند روزه من هيچ به چشم نيايد اما منهم مثل بقيه در ميان اين اخبار گم شده بودم شايد بهتر باشد بگويم گم شده ام، اما هر كجاكه باشم مثل هميشه مشتاق ديدار همه دوستان هستم ...
آخرين روزي كه گذاشتم رفتم ايمان مشغول پيدا كردن اسمي براي وبلاگش بود و تا الان نمي دانم آيا اسم مناسبي پيدا كرده يا نه
كت بالو تمام نوشته هايش را در اثر اشتباه سايت ميزبانش از دست داده بود
تاريخ شفاهي داشت در مورد زندگي از بچه ها نظر خواهي ميكرد
حميد آقا آموزش خدمت سربازيش تمام شده بود و دلش مي خواست بقيه خدمتش را در محل خوبي بگذراند
شيوا شب را تا صبح زير سقف آسمان خدا پشت در سفارت سپري كرده بود
آقا هومن داشت زير بغل پسر هاي مشرقي هندوانه ميداد و ترانه سرائي ميكرد!
سحر داشت از خانه جديدش به همه دست تكان ميداد
سعيد آقا شعرماه بالای سر هر مايی ست را ديكلمه ميكرد!
دختر تنها هم داشت تحليل ميكرد اينرا كه كامپيوتر مرد است يا زن!!!
عاطفه جان هم دروغگو ها را رسوا ميكرد
ليلا هم هنوز سكوت كرده بود ....
همه اين حرفهاي تاريخ گذشته را گفتم تا حساب كار دستتان بياد كه اي بابا من چقدرزمان را از دست دادم، تا به امروز همچين پيش آمدي برايم رخ نداده بود دلم مي خواهد امشب به همه سر بزنم و از حال و روز همه خبردار بشوم آخرين كلام سحر اينكه هنوز هم نفس ميكشم....
چرا؟؟؟
دختر چرا مي خواي خودت را گول بزني؟
مگه ميشه وقتي كه خيلي ناراحتي يك لطيفه خنده دار تعريف كني؟
تو كه نمي خواي ديگران را هم ناراحت كني؟
آنها چه گناهي كردن!
پس بهتر كه يه مدتي سكوت كني!
تا حالت حسابي خوب شه! باشه....
انا لله و انا اليه راجعون
- خيلي دير شده! اما اين چند سطر را بجهت اداي ديني كه نسبت به يك دوست دارم مي نويسم ! وقتي خبر را خواندم شوكه شدم و اشك از چشمانم جاري شد ! دلم داشت از غصه و دلتنگي منفجر ميشد! قبل از آن داشتم شعري را در وبلاگ عطر بهار نارنج مي خواندم كه خيلي متاثرم كرده بود!!! و بعد هم اين خبر ناگوار
خيلي وقت نبود مي شناختمش همش به 5 ماه قبل بر مي گرده من چند بار به وبلاگش سر زدم و بعد ...
يادمه اولين بار كه مي خواستم بهش سر بزنم نيما بهم گفت من يكي را مي شناسم كه سرطان دارد مي خواي بهت بگم و من با روحيه اي كه دارم با وحشت گفتم نه نمي خواهم نمي توانم خودم را كنترل كنم و اين جريانات بود تا اين كه اين اواخر به علت مشغله كاري مدتي بهش سر نزدم آخر برايم نوشته بود كه به علت بيماري مدتي مي خواهد به رشت برود و من هم فكر مي كردم براي ....
وقتي برگشت ....
نمي توانم ادامه بدم بقيه اش را خودتان بخوانيد
سلام
خيلي طول كشيد ، اما آخرش تمام شد.آنهم با چه بدبختي، مي دانم چيز قابلي نشده اما چه كنم كه بيشتر از اين بلد نبودم. دوستان زيادي در اين راه كمكم كردن كه در اينجا بدون اينكه نامي از ايشان ببرم تشكر مي كنم .آنهائي كه اين مدت با من بودن حتما متوجه هستند كه چه مي گويم. كوچكترين كاري كه من از دستم بر مي آمد تا از اين همراهي و همدلي تان قدر داني كنم همين هست كه مي بينيد. اگر عزيزي را فراموش كردم تا بهش سر بزنم حتماً مرا خواهد بخشيد.آخر خيلي سرم شلوغ بود. نه اينكه حالا مشكلاتم تمام شده ؟ اما خيالم از اينجا راحت شد و مي توانم نفس راحتي بكشم...
:توجه
فرمائيد
خانه
-
پست الكترونيكي
-
نوشته هاي پيشين
-
وبلاگ تصويري سحر وب
-
جستجو در
ياهو
-
با تشكر از
گوگل
:منشور وبلاگ من
يادم
باشد
حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم تا دل كسي بلرزد
راهي نروم
كه بيراه باشد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد
كه روز و روزگار
خوش است
همه چيز رو به راه بر وفق مراد است و
خوب
تنها
تنها دل ما دل
نيست
آره .....
سحر ,
سحروب ,
سحروبز
,
سحركلام
,
sahar ,
saharweb
,
saharwebs,
sahar web
,
sahar webs
--------------------------------------------------------------------------------
Home
-
Email -
Comments -
Gallery Picture -
Saharwebs Pictures Album
-
Googel
اگر
نظري پيامي و يا حرف و صحبتي با من داريد پائين را كليك
كنيد
Questions or
comments should be sent to Sahar_webs@Yahoo.com
