|
||
|
|
Tuesday, April 27, 2004
يک سال گذشت!؟
درست يک سال پيش در چنين روزهائي توي وبلاگ زن رشتي نوشته بود: انا لله و انا اليه راجعون اين متن رو آزيتا يكشنبه، 15 دى، 1381 گذاشته بود وبلاگش مرگ در ميان درختان سيب برگهای درخت سيب در آسمان ثابت ماندند، ماه خيره میتافت و من ديگر نمیتوانستم پایم را از پله بالا ببرم. من اين انقباض و سخت شدن را در همهی عمرم «مرگ در ميان درختان سيب» نام میگذارم. حلقهی حيات من ازدسترسم دور بود. گفتم: نمیتوانم از اين مانع غير قابل فهم رد شوم، و ديگران رد شدند. اما، ما محكوميمم. همهمان و اين درختهای سيباند، درخت كوتاه نشدنی كه ما را محكوم كردهاند و ما نمیتوانيم از آنها رد شويم. از شكنجهها و ويرانگریهای زندگی يكی همين است: دوستان ما فرصت نمیيابند قصهی خود را تا به آخر بگويند. يک سال گذشت!؟ توي اين يک سال نه آفتاب دلش آمدم طلوع نکنه و نه ماه دلش خواست توي افق خودش براي هميشه غروب کنه!
Tuesday, April 20, 2004
يادگارهاي .....(2) در فقدان خدا پنجشنبه، 17 بهمن، 1381 در يك كليسا، قايق بزرگی ديدم مثل دو بازوی گشاده. نه بادبان داشت، نه دكل- جز شمع هيچ چيز نداشت. انگار يك اسباببازی بود. بر بدنهاش با رنگ آبی نوشته شده بود: در فقدان خدا. بلافاصله به ياد تو افتادم: عشق من، اين قايق كوچك، تو و زندگی توست. خلوص قلب تو كه هزاران بار غرق شده، كه باز هم هزاران بار در پهنهی دريا پيش رفته، و نوری كه آن را میسوزاند و میشويد به همراه برده است. كريستين بوبن گويند که مرا عذاب خواهي فرمود! ؟من در عجبم! که آن کجا خواهد بود جائي که توئي عذاب در آنجا نه بود آنجا که تو نيستي کجا خواهد بود؟
Tuesday, April 13, 2004
يادگارهاي ..... (1)
حرفهای يه ديوونه شنبه، 7 دى، 1381 * كارده سر پنيرم نمیبريد اونوقت میخواست آشپزخونه رو غُرُق كنه. * بهش میگفتن عين آفتابِ، ولی راستش، هزار رحمت به آفتابه. * مردتيكه خيلی كلهداشت. يه كله واسه سركار، يه كله واسه سروكله زدن با اهل و عيال، يه كله وقتی پيش از ما بهترون بود. يه كلهام واسه همين كاسبكارای محل، يه كلهام واسه معشوقهاش. مونده بودم اين همه كله رو كجا میذاره. * میگفتن نابغهاست، فقط حيف كه مغزش از خانه خدا هم پاكتر بود. * طرف اين قدر به گـُلش آب داد كه خونهشم سيل برد. * خيلی دلش بزرگ بود آنقدر بزرگ كه يه فيلام توش جا میشد!!! virus W32/Netsky.c@MM ديشب ايميلي دريافت كردم از خودم! فايل زيپي بود حاوي ويروس!!! مي بينيد تو رو خدا ؟ مردم بيكارچه كارها كه نمي كنن؟ لطفاَ اگر ايميلي از طرف من دريافت كرديد بدون معطلي زود پاكش كنيد و مطمعن باشيد كه از طرف من نيست! .
Tuesday, April 06, 2004
Another day
Another day ... Without Your smile Another day Just Passes by But now I know .. How Much it Means For You to Stay..Right Here With Me The Time we Spent Apart Will Make Our Love Grow Stronger..But it Hurt so Bad I can't Take it Any Longer..I Wanna Grow Old With You.. I Wann Die Lying in Your Arms I Wanna Grow Old With You I Wanna by Looking in Your Eyes I Wanna by There For You .. Sharing Everything You do .. I Wanna Grow Old With You I Miss You |
*** |
|
:منشور وبلاگ من
يادم
باشد
حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم تا دل كسي بلرزد
راهي نروم
كه بيراه باشد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد
كه روز و روزگار
خوش است
همه چيز رو به راه بر وفق مراد است و
خوب
تنها
تنها دل ما دل
نيست
آره .....
:توجه فرمائيد
خانه
-
پست الكترونيكي
-
نوشته هاي پيشين
-
وبلاگ تصويري سحر وب
-
جستجو در
ياهو
-
با تشكر از
گوگل
سحر ,
سحروب ,
سحروبز
,
سحركلام
,
sahar ,
saharweb
,
saharwebs,
sahar web
,
sahar webs
--------------------------------------------------------------------------------
Home
-
Email -
Comments -
Gallery Picture -
Saharwebs Pictures Album
-
Googel
اگر
نظري پيامي و يا حرف و صحبتي با من داريد پائين را كليك
كنيد
Questions or
comments should be sent to Sahar_webs@Yahoo.com