|
||
|
- كلي توي فايل هاي ذخيره شده و ياداشت هام گشتم تا اصل حكايت را پيدا كنم كه موفق نشد!!! آمدم نت هم جستجو كردم همچين موردي يافت نشد حالا مجبورم مضمون حكايت را بنويسم ...
گويند روزي حاكم وقت به بوذجمهر ظن بد كرد و او را به سياهچال انداخت تا اعدامش كند! وقتي زندانبان براي سركشي به نزد او آمد او را خونسرد يافت و گفت:
مرگت هر آن نزديكتر مي شود و هر آن امكان دارد كه حكم اعدامت اجرا گردد اما در حال تو دگرگوني پديد نيامده و هيچ نگراني در چهره ات پديدار نشده علت اين همه اعتماد به نفست چيست؟
بوذجمهر گفت: معجوني ساخته ام كه هر كه آن را به كار بندد او را از هيچ چيز باكي نخواهدبود! مرد پرسيد و آن معجون چيست؟
بوذجمهر گفت:اول آن كه مرگ دست خداست و هيچ كس قادر به گرفتن جان من نيست مگر به خواست و اراده او.
دوم اينكه ممكن بود از اين حال روز من بدتر به سرم بيايد و اين حال و روزم در مقابل آن جاي شكر دارد
سوم اينكه از اين ستون به آن ستون فرج است و امكان دارد هر آن اتفاقي اين راي و حكم حاكم را نقض نمايد
چهارم اينكه ( هر چه فكر كردم اين مورد يادم نيامد و گويا بكل فراموشش كردم! شايد اين مورد هم فراموشي بوده ! فراموشي بعضي وقت ها بهترين نعمتي كه خدا به ما داده و گاهي اوقات بغير از فراموش كردن سختي ها راه چاره ديگري نداشته باشيم) ...
:توجه
فرمائيد
خانه
-
پست الكترونيكي
-
نوشته هاي پيشين
-
وبلاگ تصويري سحر وب
-
جستجو در
ياهو
-
با تشكر از
گوگل
:منشور وبلاگ من
يادم
باشد
حرفي نزنم كه به كسي بر بخورد
نگاهي نكنم تا دل كسي بلرزد
راهي نروم
كه بيراه باشد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد
كه روز و روزگار
خوش است
همه چيز رو به راه بر وفق مراد است و
خوب
تنها
تنها دل ما دل
نيست
آره .....
سحر ,
سحروب ,
سحروبز
,
سحركلام
,
sahar ,
saharweb
,
saharwebs,
sahar web
,
sahar webs
--------------------------------------------------------------------------------
Home
-
Email -
Comments -
Gallery Picture -
Saharwebs Pictures Album
-
Googel
اگر
نظري پيامي و يا حرف و صحبتي با من داريد پائين را كليك
كنيد
Questions or
comments should be sent to Sahar_webs@Yahoo.com